در روزهای گذشته، مناطق صحنایا و جرمانا در حومه دمشق شاهد پرواز پهپادهای «شاهین» تحت اختیار دولت جدید سوریه با پشتیبانی ترکیه و پهپادهای «هرمس ۴۵۰» متعلق به ارتش اسرائیل بودند، بیآنکه مستقیماً درگیر شوند. این تقابل هوایی نمایانگر تعمیق تضاد منافع میان ترکیه و اسرائیل در سوریه است. با توجه به اینکه توسعه و آموزش مهندسان پهپادهای «شاهین» پیش از فروپاشی رژیم سابق سوریه در ترکیه انجام شده، استفاده فعلی از آنها بدون حمایت آنکارا ممکن نبود. از سویی دیگر، اسرائیل با حملات مکرر هوایی به پایگاههایی که در آینده قرار بود میزبان نیروهای نظامی ترکیه برای ساخت ارتش جدید سوریه باشند، این روند را هدف گرفته است. پهپادها حالا نهتنها ابزار نظارت و حمله، بلکه نماد رقابت ژئواستراتژیک و نیابتی قدرتها در پایتخت سوریهاند.
در پی تحولاتی که در روزهای گذشته در حومه دمشق به وقوع پیوست، توجه مجددی به رقابت امنیتی-نظامی میان ترکیه و اسرائیل در فضای هوایی سوریه جلب شده است؛ رقابتی که اینبار، با حضور همزمان و موازی پهپادهای رزمی دو طرف در آسمان مناطق «صحنایا» و «جرمانا» شکلی عینی به خود گرفت.
پهپادهای «هرمس ۴۵۰» متعلق به
ارتش اسرائیل، و
پهپادهای «شاهین» وابسته به دولت کنونی سوریه که از سوی
ترکیه آموزش دیده و تجهیز شدهاند، بدون آنکه مستقیماً وارد درگیری شوند، در یک فضای عملیاتی واحد پرواز کردند. حضور پهپاد «شاهین» در این مناطق بدون شک وابسته به
حمایت فنی و مهندسی ترکیه است؛ چرا که طراحی، توسعه و آمادهسازی عملیاتی این پهپادها پیش از
سقوط رژیم پیشین سوریه، در چارچوب همکاریهای امنیتی غیررسمی با ترکیه صورت گرفت.
این نخستینبار نیست که پهپادهای دو قدرت منطقهای بهصورت ضمنی در یک منطقه مشترک عملیاتی حضور مییابند، اما اهمیت این رویداد زمانی برجسته میشود که بدانیم آسمان دمشق بهمثابه نماد سلطه سیاسی در سوریه تلقی میشود. از نگاه راهبردی، کسی که پایتخت را کنترل میکند، بهنوعی بر کل جغرافیای سوریه تسلط دارد یا دستکم نماینده آن تلقی میشود؛ چه از منظر مشروعیت بینالمللی و چه از حیث کنترل میدانی.
تقابل پهپادی ترکیه و اسرائیل در سوریه تنها محدود به مناطق یادشده نیست. از تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۲۴، اسرائیل اقدام به حملات هوایی گسترده علیه زیرساختهای نظامی کرد تا مانع از واگذاری آنها به نظام نوپای سوری شود؛ نظامی که با پشتیبانی سیاسی، امنیتی و نظامی ترکیه در حال شکلگیری است و قرار بود تحت مدیریت افسران ترک، آموزش نهاد نظامی تازهای آغاز شود.
هدف نهایی این اقدامات، ایجاد «چتر هوایی دفاعی» برای سوریه با کمک ترکیه و حمایت از دولت تازه تأسیس در دمشق بود. اسرائیل اما با حملات مکرر به پایگاههایی مانند «T4» و دیگر مناطق مرکزی سوریه، تلاش کرد پیشروی ترکیه را متوقف کند، در حالی که همزمان به دنبال گسترش نفوذ خود از جنوب سوریه تا مرزهای شمالشرق و ناحیه تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) بود. طرحی که با عنوان «ممر داوود» شناخته میشود.
براساس گزارشهای منتشرشده در رسانههای ترکیه، مذاکرات «کاهش تنش» میان آنکارا و تلآویو در آذربایجان (۹ آوریل ۲۰۲۵) نیز نتوانست این تضادها را کاهش دهد. اسرائیل پیشنهاد کرده بود تا سوریه به نواحی نظامی تقسیم شود: مناطق جنوبی خلعسلاح، مناطق مرکزی محدودالسلاح، و مناطق شمالی تحت نفوذ ترکیه باقی بمانند. با این حال، ترکیه هنوز رسماً این پیشنهاد را نپذیرفته است.
در میدان نبرد، ورود اسرائیل به منازعات داخلی سوریه با استفاده از پهپاد و پشتیبانی از گروههای مسلح مخالف دولت، از دید آنکارا تهدیدی مستقیم تلقی میشود. این تهدید بهویژه زمانی جدیتر شد که رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، رسماً از حق ترکیه برای واکنش «از راههای گوناگون» سخن گفت. اردوغان همچنین، در تلاش برای بازگرداندن اسرائیل به میز مذاکره و مهار تنشها، به کارت ائتلافهای غربی بهویژه آمریکا متوسل شده است.
در همین راستا، سفر اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به ایالات متحده در ۱۴ آوریل ۲۰۲۵، که با واکنش سرد واشنگتن همراه شد، نمودی از ناتوانی فعلی تلآویو در پیشبرد سیاستهای تهاجمی خود در سوریه ارزیابی میشود. از نگاه آنکارا، تنها ترکیه توان گردآوری و یکپارچهسازی گروههای سنی مسلح تحت یک فرماندهی منسجم در دمشق را دارد، و این توانایی نقش کلیدی در توازن قوا ایفا میکند.
در این میان، پهپادها نهتنها بهعنوان ابزار عملیات اطلاعاتی و هجومی، بلکه بهمثابه نشانهای از عمق استراتژیک در میدان نبرد سوریه عمل میکنند. نبرد هوایی بیدرگیری مستقیم میان «هرمس ۴۵۰» و «شاهین»، نمادی از جنگ نیابتی میان ترکیه و اسرائیل است که از مرزهای آسمان دمشق فراتر میرود و آینده ژئوپلتیکی سوریه را در معرض تغییرات گسترده قرار داده است.